اصطلاح تولیدکننده طراحی اصلی (ODM) به شرکتهایی در دنیای ساعت اشاره دارد که تمام مراحل ساخت ساعت را از ابتدا تا انتها، مطابق با خواسته یک برند، مدیریت میکنند. این شرکتها فقط تولیدکنندههای معمولی نیستند که نقشههای ارسالی را دنبال میکنند، بلکه در واقع دارای مجموعهای از طرحهای خود هستند، با جزئیات فنی مختلف آشنا هستند و میتوانند محصولات کامل را در تأسیسات خود تولید کنند. برندها همچنان کنترل عوامل منحصربهفرد خود در بازار را حفظ میکنند، اما نیاز ندارند خودشان به توسعه ایدههای جدید، ساخت ابزار، مدیریت تأمینکنندگان یا مونتاژ تکهتکه محصولات بپردازند. برای برندهای کوچکی که میخواهند به سرعت محصولات خود را عرضه کنند و بدون سرمایهگذاری میلیونی در کارخانهها و تجهیزات، عملیات خود را گسترش دهند، همکاری با یک ODM میتواند تحولآفرین باشد. بسیاری از استارتآپها این روش را فرصتی میدانند تا بر روی ساخت تصویر برند خود تمرکز کنند و بخش پیچیده تولید را به کارشناسانی بسپارند که از قبل با بهترین روشهای تولید آشنا هستند.
کار با هم در طراحی برای ایجاد همکاری های خوب مهم است. این چیزی است که برند می خواهد با چیزی که از نظر تولید منطقی است را در کنار هم قرار می دهد. وقتی شرکت ها از ابتدا صحبت می کنند، آنها در مورد مشتریانشان، جایی که می خواهند از نظر بصری به آن ها برسند، مشخص می شوند، چه ویژگی هایی واقعاً اهمیت دارند (مانند اینکه آیا چیزی باید در برابر آب یا انواع خاصی از حرکت مقاومت کند) و چه نوع فروش هایی را هدف قرار می دهند. طراحان و مهندسان ODM تمام این اطلاعات را می گیرند و آن را به امکانات واقعی که از نظر فنی کار می کنند تبدیل می کنند. آنها چیزهایی مانند تنظیمات صفحه ساعت، احساس راحتی کیس در دست و انتخاب های مختلف پایان را با استفاده از مدل های کامپیوتری و نمونه های واقعی ساخته شده در کارگاه تغییر می دهند. چک کردن منظم در طول فرآیند کمک می کند تا همه در همان صفحه باشند. چیزی که به عنوان ایده های مبهم آغاز می شود به کالاهای به درستی طراحی شده تبدیل می شود که واقعاً هویت برند را بدون از دست دادن ملاحظات عملی از نظر می برد.
وقتی صحبت از ODM ها می شود، آنها واقعا هویت برند را در هر جنبه ای از ساعت سازی از آنچه مردم می بینند تا نحوه کار واقعی چیزها می پیوندند. کار سفارشی فقط این نیست که یه لوگو رو یه جایی بزنی ساعت سازان می توانند همه چیز را از نوع خط روی صفحه تا شکل های مختلف دست، طرح های مختلف کیس، طرح های رنگی خاص و انواع بند هایی که از پلاستیک بازیافت شده از اقیانوس ها یا گزینه های فانتزی چرم ساخته شده اند، اصلاح کنند. برخی از شرکت ها حتی به اندازه ای که پشت کیف، تاج یا فقره را حکاکی می کنند، می روند که به مشتریان چیزی ملموس برای ارتباط می دهد. مهمتر از همه اينه که به جزئیات فنی توجه کنيم انتخاب بین حرکات کوارتز، اتوماتیک یا مکانیسم های کاملا سفارشی تفاوت بزرگی ایجاد می کند. نمایشگرهای ذخیره قدرت و آن ترکیبات درخشنده در تاریکی نیز باید با آنچه که برند برای آن ایستاده است مطابقت داشته باشند، چه ظاهر مدرن زیبا، ارتعاش های صنعت قدیمی مدرسه، یا قابلیت های پیشرفته. شرکای خوب ODM معمولاً طرح های خود را با مصرف کنندگان واقعی در اوایل آزمایش می کنند تا بدانند آیا انتخاب آنها در واقع با خریداران هدف در بازار تماس خواهد گرفت.
شرکای ساعت ODM اساساً مانند یک دست اضافی برای تیم توسعه محصول یک برند عمل می کنند. آنها به تبدیل ایده های اولیه روی دستمال به ساعت های واقعی که تمام الزامات صدور گواهینامه را برآورده می کنند و آماده حمل هستند کمک می کنند. چیزی که باعث می شه ارزش داشته باشن اینه که چطور همه چیز رو از سر تا سر انجام میدن نیازی نیست که بین تامین کنندگان مختلف که با هم حرف نمی زنند، به هم بچرخیم. این باعث کاهش این شرایط ناامید کننده می شود که یک فروشنده نمی داند که فروشنده دیگری چه کرده است، و باعث ایجاد مشکلات در خط می شود. سپس برندها می توانند انرژی خود را روی ایجاد داستان های قانع کننده ای در مورد محصولات خود متمرکز کنند، پیدا کنند که کجا آنها را بفروشند و روابط خود را با مشتریان ایجاد کنند. در همین حال، بخش فنی توسط متخصصانی که می دانند در سناریوهای تولید واقعی چه کار می کنند، مدیریت می شود.
همه چیز با شناختن برند از درون به بیرون، نگاه کردن به آنچه رقبایشان انجام می دهند و فهمیدن آنچه کاربران واقعاً می خواهند شروع می شود. طراحان که برای تولید کنندگان طراحی اصلی کار می کنند، ابتدا ایده ها را طرح می کنند، سپس مدل های سه بعدی فوق العاده واقعی را ایجاد می کنند در حالی که مهندسان در مورد اینکه آیا چیزهایی واقعا در عمل کار می کنند، صحبت می کنند. آنها چیزهایی مانند رفتار مواد در هنگام استرس، اگر قطعات می توانند به درستی جمع شوند و چه نوع تحمل های تولید منطقی هستند را بررسی می کنند. وقتی همه به آن ها اجازه می دهند، به ساخت نمونه های اولیه سریع می پردازند. این موارد ممکن است شامل محفظه های ماشینکاری CNC، چهره های ساعت چاپ شده یا حرکات تقلبی باشد. این کمک می کند تا تأیید شود که همه چیز درست با هم مطابقت دارد و قبل از خرج کردن پول برای ابزارهای تولید کامل، به عنوان مورد نظر کار می کند. معمولاً دو یا سه دور نمونه اولیه وجود دارد، که هر بار بر اساس بازخورد خود برند و آزمایشات مختلف انجام شده توسط تیم ODM، تعدیل می شود. آنها به چیزهایی مانند اینکه محصول در هنگام پوشیدن تمام روز چقدر راحت است و اینکه آیا اطلاعات مهم حتی در شرایط نور مختلف در طول روز قابل خواندن باقی می مانند نگاه می کنند.
شرکت های ODM تخصص جدی در زمینه مواد را در مورد تعادل ظاهر، مدت زمان دوام، هزینه ساخت و اینکه آیا می توان آن را تولید کرد، به میز می آورند. این افراد به جزئیات مانند انتخاب بین انواع مختلف فولاد ضد زنگ (معمولا 316L در مقابل درجه سخت تر 904L) ، کشف ترکیب مناسب برای سرامیک، تعیین ضخامت بلور سفیر و اینکه آیا به پوشش ضد انعکاس نیاز دارد. آنها همچنین به انواع گزینه های بند نگاه می کنند که از طرح های سنتی ناتو تا انتخاب های جدیدتر پوست گیاهخوار که با اسناد مناسب در مورد منشاء آنها همراه هستند. بخش های مهندسی آزمایشات را با استفاده از شبیه سازی های کامپیوتری انجام می دهند تا بررسی کنند که آیا سازه ها دوام می آورند، کار بر روی کار کردن ساعت های خودکار در قطار های گیر خود را کارآمدتر می کنند و تصمیم می گیرند که چه سطح هایی (به عنوان مثال پوشش PVD، درمان کربن الماس مانند، اثرات فلزی برش شده، این به این معنی است که محصولات واقعی در طول تولید عملی باقی می مانند نه اینکه فقط به صورت تصاویر زیبا روی صفحه نمایش وجود داشته باشند.
شرکت های برتر ODM در حال حاضر در حال وارد شدن به ساعت سازی هیبریدی هستند، ترکیب ویژگی های تکنولوژی هوشمند بدون خراب کردن فضای ساعت سازی سنتی. آنها چیزهایی مانند ساعت هایی را ارائه می دهند که خود را از طریق بلوتوث تنظیم می کنند، عمر باتری را از طریق برنامه ها ردیابی می کنند، این تراشه های فانتزی NFC برای بررسی اصالت دارند، یا حتی مکانیسم های خورشیدی که بین شارژ ها حدود ده سال دوام می آورند. مارک های ساعت مکانیکی نیز می توانند با شرکای ODM همکاری کنند. برخی از آنها در طراحی های خاص حرکت یا ویژگی های پیچیده مانند مناطق زمانی دوگانه یا عملکردهای GMT با هم کار می کنند و اغلب مستقیماً با سازندگان حرکت سوئیس یا ژاپن همکاری می کنند. این برای مارک های ساعت به این معنی است که آنها می توانند از رقبای خود متمایز شوند نه تنها با ظاهر خوب بلکه در واقع چیزی با ارزش اضافی ارائه می دهند. بعلاوه، از سالها صرف توسعه حرکات خودشان از ابتدا و برخورد با انواع مقررات در طول راه جلوگیری می کند.
معمولاً تولیدکنندگان تجهیزات اصلی (ODM) کارخانههای خود را با سیستمهای تولید بهینهای که برای تولید ساعت بسیار مناسب است، اداره میکنند. آنها خطوط مونتاژ فرعی را استاندارد میکنند، ایستگاههای خودکار برای تنظیم زمان در مکانیزمها راهاندازی میکنند و از سیستمهای نوری مبتنی بر هوش مصنوعی برای بررسی چاپ صفحه و تراز دقیق عقربهها استفاده میکنند. کنترل کیفیت در تمام مراحل فرآیند انجام میشود. ابتدا تمام مواد ورودی بررسی میشوند، سپس در حین تولید هر مکانیزم در حدود پنج ثانیه به ازای هر روز به صورت مثبت یا منفی کالیبره میشود. کیسها بر اساس استانداردهای ISO 22810 یا 6425 از نظر مقاومت در برابر آب تست میشوند. و در صورت لزوم، آزمونهای نهایی مشابه گواهینامه COSC انجام میشود. این شرکتها همچنین چندین مرحله بازرسی انجام میدهند. کارشناسان داخلی تضمین کیفیت تمام موارد را بررسی میکنند و آزمایشگاههای مستقل نیز به طور منظم وارد فرآیند میشوند. این رویکرد باعث کاهش ناهماهنگی در دستههای تولیدی میشود که اغلب در عملیاتی که با تعداد زیادی تأمینکننده متعدد و پراکنده کار میکنند، مشاهده میشود.
رویکرد ماژولار به تولید، امکان گسترش عملیات را آسان میکند. همان ابزارها، جیگها و کارگران متخصصی که یک تولید کوچک به میزان ۵۰۰ عدد را مدیریت میکنند، به راحتی میتوانند حجمهای بسیار بزرگتری مانند ۱۰٬۰۰۰ واحد را نیز بدون نیاز به طراحی مجدد یا تنظیم مجدد تجهیزات، مدیریت کنند. شرکای ODM ظرفیت تولیدی اضافی را در حالت آمادهباش نگه میدارند و تأمینکنندگان پشتیبان برای قطعات مهمی مانند فنرهای مارپیچ که دقت حرکت را کنترل میکنند یا چرخ تعادل که بر دقت زمانسنجی تأثیر میگذارد، از پیش ارزیابی شدهاند. این امر به آنها امکان واکنش سریع در صور ی افزایش ناگهانی سفارشات را میدهد. نکته واقعاً مهم این است که این تولیدکنندگان چگونه الزامات نظارتی مختلف در سراسر جهان را مدیریت میکنند. آنها اقدام به اخذ گواهیهای لازم مانند علامت CE در بازارهای اروپایی، تأییدیههای FCC و ISED مورد نیاز در آمریکای شمالی، و همچنین تمامی مدارک مربوط به استانداردهای RoHS و REACH میکنند. برندها زمانی که میخواهند ساعتهای خود را به خارج از کشور بفروشند، زمانی را صرف انتظار برای گواهیها نمیکنند، زیرا ODMها این مسائل پیچیده انطباق قوانین را از قبل حل کردهاند.
آخرین گزارش تولید صنعت ساعت سازی در سال ۲۰۲۳ چیز جالبی نشان میدهد: حدود سهچهارم شرکتهای جدید ساعت، در واقع با شرکای طراحی و تولید قراردادی (ODM) همکاری میکنند. و این به این دلیل نیست که نمیتوانند خودشان این کار را انجام دهند، بلکه به این دلیل است که این روش به آنها برتری واقعی در بازار میدهد. این استارتآپها به طور فوری به تمام انواع تخصصهای تولیدی که معمولاً به آن دسترسی ندارند، دست پیدا میکنند. به چیزهایی فکر کنید مثل دریافت مکانیزمهای ساعت مورد تأیید، انجام کارهای دقیق فلزکاری، آن تماسهای زیبا و لوکس روی بدنهها، علاوه بر مدیریت حمل و نقل بینالمللی — همه اینها بدون آن که لازم باشد میلیونها دلار برای تجهیزات کارخانه هزینه کنند. اعداد و ارقام نیز داستانی مشابه بیان میکنند. برندهایی که از این روش استفاده میکنند، معمولاً ساعتهای خود را ۴۰ درصد سریعتر از تولیدکنندگان سنتی به بازار میآورند. محصولات آنها همچنین در مقایسه با دستههای مختلف تولید، کیفیتی ۳۰ درصد بهتر نشان میدهند. وقتی پول به اندازه زیادی برای کسبوکارهای کوچک مهم است، صرفهجویی در هزینهها در حالی که استانداردها حفظ شده باشد، تفاوت بزرگی ایجاد میکند. این کارآییها به شرکتها کمک میکند تا در برابر تغییر روندها انعطافپذیر بمانند و مدلهای مالی بهتری ایجاد کنند که دقیقاً همان چیزی است که اکثر تولیدکنندگان ساعت در بازار رقابتی امروزی نیاز دارند؛ جایی که مشتریان به شدت به کل تجربه توجه میکنند.
ارتباطات واضح، فرآیندهای سازگار و مسئولیت مشترک چیزی است که باعث می شود روابط موفق ODM در طول زمان به خوبی کار کند. برند هایی که خطوط خود را با به روزرسانی های منظم باز نگه می دارند و اهداف قابل اندازه گیری را با هم تعیین می کنند تمایل دارند کنترل جهت خلاقیت خود را حفظ کنند در حالی که هنوز هم اطلاعات ارزشمندی در مورد چگونگی ساخت چیزها دریافت می کنند. بهترین مشارکت ها، ODM را فقط به عنوان کسی که کالاها را وقتی که خواسته می شود تولید می کند، نمی بینند. در عوض آنها در توسعه محصولات همکاری واقعی می کنند، در کنار هم در تمام مراحل توسعه کار می کنند، نه اینکه پروژه ها را به دست دیگران بدهند و منتظر نتایج باشند.
همکاری خوب با تولیدکنندگان طراحی اصلی به شدت به عادات منظم ارتباطی بستگی دارد. اکثر مشارکت های موفق، جلسات هفتگی بین بخش های مختلف مانند طراحی، مهندسی و تضمین کیفیت دارند. آنها همچنین از داشبورد های آنلاین استفاده می کنند که در آن همه می توانند ببینند کدام مراحل تکمیل شده و چه مسائل هنوز باید اصلاح شوند. و باید قوانین مشخصی در مورد اینکه چه کسی در هنگام بروز مشکلات درگیر می شود وجود داشته باشد. بر اساس گزارش اخیر صنعت منتشر شده در سال 2024، شرکت هایی که از این رویکرد پیروی می کنند، تمایل دارند تا حدود 40 درصد کمتر با تاخیر تولید روبرو شوند و در اولین تلاش های خود در تولید، حدود 35 درصد نتایج بهتری کسب کنند. علتش چیه؟ مشکلات زودتر حل میشن قبل از اینکه بعدا به راه حل های گران قیمت تبدیل بشن وقتی تیم ها به طور مستقیم اطلاعات در مورد اینکه چه مدت طول می کشد تا مواد به آنجا برسند، در کجا است که ابزارها ایستاده اند، یا اگر آزمایشات به طور غیر منتظره ای شکست خورده اند، هیچ کس غافلگیر نمی شود. این نوع شفافیت به مدیران اجازه می دهد تا تصمیمات را در حالی که هنوز زمان برای تنظیم چیزها وجود دارد، در عوض در آخرین لحظه، تصمیم بگیرند.
داشتن یک فرد که همزمان به استراتژی برند و اصطلاحات ساعتسازی مسلط باشد، به عنوان پیوند حیاتی بین ایدههای مطرح شده و محصول نهایی عمل میکند. فردی که بتواند زمانبندیها را رعایت کند، تأییدیههای لازم از افراد مربوطه را دریافت کند و مفاهیم فنی پیچیده را به شکلی قابل فهم برای تیم برند توضیح دهد. بر اساس آمار صنعتی سال ۲۰۲۴، شرکتهایی که مدیران پروژه ODM اختصاصی دارند، محصولات خود را حدود نصف زمان شرکتهای بدون این نقش به بازار عرضه میکنند. همچنین رضایت بیشتری نسبت به انطباق محصول نهایی با چشمانداز اولیه خود دارند. این آمار چیزی را تأیید میکند که بسیاری از متخصصان این حوزه از قبل میدانند: زمانی که ارتباط خوبی در پشت صحنه برقرار باشد، حتی پروژههای فنی پیچیده نیز در نهایت به نتیجه بهتری میرسند.
همکاریهای سالم بین برندها و تولیدکنندگان معمولاً زمانی بهترین نتیجه را دارند که از آنچه میتوان آن را استقلال آگاهانه نامید، پیروی کنند. برندها الزامات خاصی را تعیین میکنند که به هیچوجه نمیتوان از آنها کوتاه آمد — مواردی مانند اطمینان از خوانایی صفحه ساعت از فاصله ۱۰ متری، یا اطمینان از اینکه قاب ساعت روی بیشتر مچهای ۶/۵ اینچی به راحتی جا میشود. در همین حال، این برندها باید به شرکای تولیدی خود اعتماد کنند تا بهترین راهها برای دستیابی به این اهداف را بیابند. شاید این امر با تنظیم زاویه حاشیه صفحه، انتخاب ماده فسفری مناسب برای علامتگذاریها، یا یافتن راهی برای چیدمان قطعات درون مکانیزم انجام شود. این رویکرد هویت برند را حفظ میکند و در عین حال از تمام دانش انباشتهشده طی سالها تجربه در صنعت ساعتسازی بهرهمند میشود. چیزی که این مدل را بسیار مؤثر میکند، این است که از دو مشکل رایج دوری میکند. از یک سو، کنترل بیش از حد میتواند روند کار را بسیار کند کند. از سوی دیگر، فقدان کامل جهتگیری اغلب منجر به تولید محصولاتی میشود که دقیقاً با آنچه پیشبینی شده بود، همخوانی ندارند. وقتی این همکاریها به درستی انجام شوند، ساعتهایی تولید میشوند که واقعاً هدفمند، با دقت طراحیشده و بهوضوح نماینده برند پشت آنها به نظر میرسند.
ODM مخفف عبارت Original Design Manufacturer است که به شرکتهایی اشاره دارد که تمام مراحل طراحی تا تولید ساعت را بر اساس مشخصات و نیازهای یک برند انجام میدهند.
تولید ساعت با سیستم ODM به برندهای کوچک اجازه میدهد بدون سرمایهگذاری قابل توجه در کارخانهها و تجهیزات، عملیات خود را گسترش دهند. این موضوع به آنها امکان میدهد تا روی توسعه برند خود تمرکز کنند و تولید را به متخصصان بسپارند.
شرکای ODM هویت برند را از طریق سفارشیسازی در طراحی ساعت لحاظ میکنند، از جمله فونت صفحه، شکل عقربهها، طراحی قاب و رنگها، در حالی که عملکرد فنی با چشمانداز برند هماهنگ باقی میماند.
طراحی مشارکتی در تولید ساعت تضمین میکند که چشمانداز برند با امکانات عملی تولید همراستا باشد و منجر به ایجاد محصولاتی فنی و اجراپذیر بدون compromise هویت برند میشود.